بالعکس. این مهم است که تصمیم بگیرید با کدام لبه مشاوره برای شروع برنامه نویسی کیس ها کار کنید، اما در بسیاری از مواقع انجام 80 درصد کار کاملاً خوب است، که در آن 20 درصد دیگر چیزهایی است که مردم واقعاً از آنها استفاده نمی کنند، بنابراین دریافت آن چندان مهم نیست. آن چیزها 100٪ درست است. شما می توانید 1% آخرین باگ های پروژه خود را ردیابی کنید، اما زمان زیادی را صرف انجام آن خواهید کرد.
شماره 4: نحوه کار با گوگل را بیاموزیدبسیاری از مبتدیان به درجه ای که گوگل کردن چیزها بخشی از شغل برنامه نویس است، قدردانی نمی کنند. گاهی اوقات کار من بیشتر به دانستن چگونگی جستجو برای چیزی است تا برنامه نویسی واقعی.
شماره 5: از درخواست کمک یا کمک به مردم نترسید
برنامه نویسی در واقع یک فعالیت واقعا اجتماعی است. اگر کمک آنها را نداشتم مثل الان برنامه نویس خوبی نبودم - هر یک از دوستانم در زمینه های خاصی مهارت دارند، بنابراین هر زمان که مشکلی داشتم، می دانم از کدام دوست بپرسم. من هم در مقابل وقتی مشکلی دارند به آنها کمک می کنم. این واقعاً تنها راه انجام کار مشاوره برای شروع برنامه نویسی هاست.
شماره 6: فناوری همیشه در حال تغییر است
بنابراین زبان تکنولوژی نیز تغییر می کند. با این حال، شما در نهایت دانش همه آن چیزها را انباشته خواهید کرد.
من دوست دارم اول خود را یک برنامه نویس و در مرحله بعد یک زبان شناس بدانم، زیرا روزی خواهد بود که همه زبان های برنامه نویسی که در حال حاضر استفاده می کنیم دیگر استفاده نشوند. به عنوان مثال، اگر من در دهه 80 شروع به کار کردم، از اشکال خاصی از کد اسمبلی استفاده می کردم که در حال حاضر اکثراً از بین رفته اند. این برای همه فناوریها چه خوب و چه بد اتفاق میافتد. روزی خواهد رسید که دیگر هیچ کس از ریل استفاده نکند.
گفتنی است، پارادایم گسترده ای وجود دارد که زبان های برنامه نویسی ایرانیان سایبر در آن قرار می گیرند، و نوعی شجره نامه برای زبان های برنامه نویسی وجود دارد. بنابراین، اگر زبانی را می شناسید که مشابه زبان دیگری مشاوره برای شروع برنامه نویسی است، انتخاب آن زبان می تواند بسیار آسان باشد. به عنوان مثال - هم مردم پایتون و هم روبی از من متنفر هستند - پایتون و روبی تقریباً یک زبان برنامه نویسی هستند. درست است که از نظر فرهنگی، تفاوتهای زیادی وجود دارد. با این حال، به غیر از این، آنها تقریباً یکسان هستند، بنابراین یادگیری یکی زمانی که دیگری را می دانید بسیار آسان است.
با این حال، اگر از یک زبان برنامه نویسی پویا و شی گرا مانند Pearl یا Ruby استفاده کنید و به زبان برنامه نویسی ایستا تایپ شده مانند Haskell بروید، پرش بسیار دشوار خواهد بود. این به این دلیل است که زبان ها در شاخه های کاملاً متفاوت در شجره نامه برنامه نویسی قرار دارند. با این حال، اگر بخواهید این جهش را انجام دهید، چیزهای زیادی نیز یاد خواهید گرفت. در مجموع، اگر در یک پارادی بمانید، به راحتی می توانید برخی از زبان ها را انتخاب کنیدgm، و اگر پارادایمها را پرش کنید، برخی از زبانها سختتر هستند.
از نظر یادگیری واقعی زبان های جدید، کاری که من معمولا انجام می دهم این است که برای هر زبان برنامه نویسی یک پروژه داشته باشم. این یک بازی ماجراجویی متنی است که در آن به بازیکن می گویید به شمال بروید، به شرق بروید، به goblin حمله کنید و غیره. من سعی می کنم زمانی که زبان های برنامه نویسی را یاد می گیرم این کار را انجام دهم، زیرا اگر برنامه ای به زبان دیگری ساخته شده باشد، می دانم که می توانم. این کار را انجام دهید، اما از آنجایی که من میخواهم مواردی را که مختص زبان برنامهنویسی هستند بررسی کنم، هر برنامه کمی متفاوت به نظر میرسد. بنابراین، با تلاش برای نوشتن کد و خواندن چند آموزش یاد میگیرم. بیشتر صرف وقت گذاشتن برای یادگیری یک مهارت دیگر است، و هر چه بیشتر تمرین کنید، بهتر خواهید شد.
شماره 7: اشکالی ندارد که به منبع باز مشاوره برای شروع برنامه نویسی کمک نکنید
اما اگر میخواهید مشارکت کنید، روشی که من نحوه انجام این کار را پیدا کردهام این است که روی چیزی کار کنید که واقعاً استفاده کردهاید. برای ایجاد انگیزه در خود، به هدفی قویتر و دقیقتر از تمایل گستردهتر برای مشارکت نیاز دارید.
حتی زمانی که هدف خود را فقط با کمک به Rails کاهش دهید، به شما کمک می کند گام مهمی در جهت تحقق هدف خود بردارید. هرچه بیشتر بتوانید آنچه را که می خواهید به انجام برسانید بیان کنید، احتمال بیشتری وجود دارد که آن را انجام دهید. من همیشه به مستندسازی علاقه داشتهام و قطعاً این حوزهای است که تقریباً هر پروژهای در آن به کمک نیاز دارد، اما مشاوره شروع برنامه نویسی بسیاری از مردم نوشتن اسناد را خستهکننده میدانند، بنابراین اگرچه فکر میکنم این ممکن است راهی برای شروع باشد، برای همه مناسب نیست.